رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

بازگشت از سفر نوروزي و باز بيمارستان اختر

سلام نازدونه من در آخرين لحظات سفر نوروزي شما باز شاهكاري از خودت نشون دادي  و شب آخر در حين بازي با اميررضا روي لحاف و تشك هاي پهن شده خوردي زمين و دستت درد گرفت و زدي زير گريه  من همون موقع انگشتاتو نگاه كردم و چيزي نديدم و با اين حال گرفتم زير آب يخ و چون ديگه دير وقت بود و حدود ساعت يك شب بردمت خوابودمت و چشم روز بد نبينه  صبح كه بيدارت كردم كه بلند شي و مي خواستم وسايل رو جمع كنم كه به سمت تهران راه بيافتيم ديدم بله  آنچه نبايد بشه شده  انگشت كوچيك دست راستت دو بند پاييني باد كرده و كبود شده و اشك و داد شما هم بماند كه تا چيزي بهش مي خورد مي رفت بالا  و از طرفي هم همش بهونه مي گرفتي ...
4 فروردين 1396

سال 1396 مبارك

سلام عزيز دلم  سال نوت مبارك  سال 95 با همه خوشي ها و سختي هاش گذشت  و اميدواريم امسال سال خوبي پيش رو داشته باشيم و در كنار هم به شادي و سلامتي روزگار را سپري كنيم. راستي بابارضا برات يك ميز و صندلي براي عيدت گرفت كه حسابي باهاش حال مي كني  من هم برات يك كلاه گرفتم  كه خيلي دوستش داري  
1 فروردين 1396
1